خاک موسیقی احساس تو را می شنود!

باید از محشر گذشت

این لجنزاری که من دیدم سزای صخره‌هاست

گوهر روشن دل از کان جهانی دیگر است

عذر می‌خواهم پری

من نمی‌گنجم در آن چشمان تنگ

با دل من آسمان‌ها نیز تنگی می‌کنند

روی جنگل‌ها نمی‌آیم فرود

شاخه زلفی گو مباش

آب دریاها کفاف تشنه این درد نیست

بره‌هایت می‌دوند

جوی باریک عزیزم راه خود گیر و برو

یک شب مهتابی از این تنگنای

بر فراز کوه‌ها پر می‌زنم

می‌گذارم می‌روم ناله خود می‌برم

درد سر کم می‌کنم

چشم‌هایی خیره می‌پاید مرا

غرش تمساح می‌آید به گوش

کبر فرعونی و سحر سامریست

دست موسی و محمد با من است

می‌روی، وعده آن‌جا که با هم روز و شب را آشتیست

صبح چندان دور نیست...

(شهریار)

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 6 ارديبهشت 1393برچسب:,ساعت 19:10 توسط ریتم کند|


آخرين مطالب
» <-PostTitle->

 Design By : Pichak